آخرین به‌روزرسانی:

فهرست موجودی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فهرست اموال و کالاهای موجود در انبار

فونتیک فارسی

fehreste mojoodi
اسم

inventory

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

فهرست موجودی سالانه نشان داد که محصولات به‌طور قابل توجهی گم شده‌اند.

The annual inventory revealed a significant loss of products.

ما باید قبل‌از رسیدن محموله‌ی جدید، فهرست موجودی را به‌روزرسانی کنیم.

We need to update the inventory before the new shipment arrives.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فهرست موجودی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فهرست موجودی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فهرست موجودی

لغات نزدیک فهرست موجودی

پیشنهاد بهبود معانی